فصل ششم - نشانه ها ، اصطلاحات و تعاریف

image
نشانه‏ هاي بين‌الملليِ موسيقي

 الف) نشانه‏ هاي مربوط به شدت (ديناميك ) :

 از ميان تمام نشانه‏ هاي نت ‏نويسي، نشانه‏ هاي مربوط به شدت (ديناميك) نسبت به ساير نشانه ‏هاي نت‏ نويسي از دقت كمتري برخوردار هستند. در اروپا طي قرن هجده، هنگامي كه آهنگسازان نقش غير فعال‌تري در اجراي آثار خود پيدا كردند، لازم بود نشانه‏ هايي براي تعيين شدت صوت مورد نظر براي اجرا كننده به‌كار برند. نشانه‏ هاي مربوط به ديناميك به همين منظور گسترش يافت. اين نشانه‏ ها نيز مانند اغلب اصطلاحات موسيقي به زبان ايتاليايي هستند. نشانه ‏هاي زير در پايين حامل قرار مي‏گيرند.

  ديمينوئندو :

اين نشانه كه فقط به صورت واژه به كار مي‏رود مانند decresendo عمل مي‏كند و معني آن كاهش تدريجي شدت صداست. نشانة اختصاري آن dim. يا dimin. مي‏باشد. معمولاً استفاده از اين واژه به جاي واژة decres. به منظور كاهش تدريجي شدت صوت، بيشتر معمول است. اين نشانه نيز در پايين حامل نوشته مي‏شود.

  ب) نشانه ‏هاي مربوط به تغيير ارزش زماني نت‏ها :

 اين نشانه‏ها به جنبه‏هايي از اجرا مربوط مي‏شود كه در ارتباط با ديرند نت‏ها و تغييرات سرعت است (برخلاف ديناميسم كه به تغييرات شدت مرتبط مي‏باشد). بنابراين هر چهار نشانة زير كه انحراف از زمان دقيق از پيش تعيين شده را سبب مي‏گردند، جزو اين نشانه‏ها محسوب مي‏شوند. ريتارداندو : اين نشانه به معني" به تدريج كند‏كردن سرعت" مي‏باشد و نشانة اختصاري آن rit. و ياritard. است. اين نشانه در پايين حامل قرار مي‏گيرد. به جاي اين نشانه از rallentando نيز استفاده مي‏شود كه اختصار آن rall. است. نشانة ديگري نيز گاهي با مختصر تفاوتي به جاي ريتارداندو به كار مي‏رود به نام ريتِنوتو (ritenuto) كه البته تفاوت آن در كاهش ناگهاني‏تر سرعت مي‏باشد.

 اَد ليبيتوم :

 معني اين اصطلاح “به دلخواه اجرا كننده” است. اين اصطلاح به هر جنبه‏اي از موسيقي مي‏تواند مربوط شود اما در ارتباط با سرعت به معني آن است كه سرعت قطعه و تغييرات آن به دلخواه نوازنده مي‏باشد و حالتي آوازي (بدون ضرب) را القاء مي‏كند. علامت اختصاري آن Ad lib. مي‏باشد و جاي آن بالاي حامل است.

 گليساندو :

 واژه‏اي است ايتاليايي به معني “سُر خوردن” و در موسيقي به تكنيكي مي‏گويند كه اجراكننده از يك نت با حركتي ممتد و تدريجي به نتي ديگر برود چنان كه تمام فركانس‏هاي ميان اين دو نت اجرا شوند. براي مثال نوازندة ويلن با سُراندن انگشت خود روي دستة ساز در حالي كه عمل آرشه‌كشي را ادامه مي‏دهد، از نتي به نت ديگر مي‏رسد.

 ت) نشانه‌هاي تكرار

نشانه‌هاي تكرار براي اختصار و صرفه‏جويي در نت‌نويسي به‌كار برده مي‌شود. در زير با مهم‌ترين نشانه هاي تكرار در موسيقي آشنا مي‌شويم

 تكرار ميزان قبل( ): اين نشانه به‌معني تكرار ميزان قبل‌است. براي مثال در شكل زير نوازنده با ديدن اين نشانه لازم است ميزان قبل از آن را دوباره اجرا كند:

از اين نشانه‌ براي تكرار يك فيگور و يا ضرب نيز استفاده مي‌شود. مانند شكل زير:

 تكرار دو ميزان قبل( ): با ديدن اين نشانه لازم است نوازنده دو ميزان قبلي را تكرار كند:

 imageدال سِنيو ( ) :

 معني آن “از نشانه” است و طرز عمل آن به اين صورت است كه گاهي عمل تكرار از جايي جز آغاز قطعه لازم است انجام شود، در اين صورت نشانة فوق را در جايي كه لازم است تكرار از آن جا آغاز شود قرار مي‌دهيم و با ديدن اصطلاح Dal segno به آن نشانه برگشته و عمل تكرار را از آن‌جا آغاز مي‏كنيم. نشانة اختصاري آن d.s مي‏باشد.

 image ترِمولو :

 اين نشانه براي تكرار يك نت به كار مي‌رود. در شكل‌هاي زير طرز نگارش و اجراي انواع ترِمولو را ملاحظه مي‌كنيد. توجه داشته باشيد كه هرگاه روي ديرند‌هاي بدون چنگَك (گرد، سفيد و سياه) يك شاهينِ كج ( ) قرار گيرد به معني آن است كه نت مورد نظر را به تعداد مناسب نت هاي چنگ تبديل كنيم (نمونة الف):

يعني نتهاي مورد نظر به نتي با يك چنگك يا شاهين تبديل مي‌شوند. اما اگر همين يك شاهين براي نتهاي چنگك‌دار به‏ كار‏رود (مانند نمونة ب) يك چنگك به آنها اضافه مي‌كند:

 در سطر بالايي از نمونة ج در صفحة بعد، طرز نگارش ترمولو به شيوه‌هاي مختلف، و در سطر پاييني طرز اجراي آن را ملاحظه مي‌كنيد

 

 ديگر نشانه‌هاي واژگاني مربوط به حالت بيان حالتِ يك قطعة موسيقي - كه ثبت آن در ابتداي قطعه به‌عنوان راهنمايي براي اجراي صحيح اثر لازم است - معمولاً به كمك واژه‌هايي صورت مي‌گيرد كه تقريباً همگي ايتاليايي هستند. در فصل چهارم با تعدادي از واژه‌ها و اصطلاحات مربوط به “سرعت” و “تغيير زمان” آشنا شديد. در اين‌جا به متداول‌ترين واژه‌هاي “بيان حالت” در موسيقي اشاره مي‌كنيم.
 

معني

تلفظ

واژه

عاشقانه

آموروزو

Amoroso

جاندار

آنيماتو

Animato

شورانگيز

آپاسيوناتا

Appassionata

درخشان

بريليانته

Brillante

آوازگونه

كانتابيله

Cantabile

هوسبازانه

كاپريچوزو

Capriccioso

با عشق

كُن آمور

Con amore

با متانت

كُن گراتسيا

Con grazia

شيرين و نرم

دُلچه

Dolce

با انرژي

ِانرجيكو

Energico

با وقار

گراتزيوسو

Grazioso

با شكوه

ما‏اِِستوزو

Maestose

با هيجان

موسو

Mosso

روحاني

رِليجيو‏زو

Religioco

روستايي

روستيكو

Rustico

ساده، بدون زينت

سِمپليچه

Semplice

آرام

ترانكوئيلو

Tranquillo

سرزنده

ويواچه

Vivace

جاندار

ويوو

Vivo

image تك‌ريز :

  تک ریز تكنيكي است كه به صورت يك مضرابِ راست و سپس ريز اجرا مي‌شود. در تك‌ريز مضراب راستِ اول كه آن را تك مي‌ناميم با تأكيد بيشتر و قوي‌تر از ساير مضراب‏ها نواخته شده و بخشِ ريز كه با كمي تأخير نواخته مي‏شود با مضراب چپ آغاز مي‌شود. لازم به ذكر است كه فاصلة ميان بخش تك و ريز حسي بوده و با توجه به استيل نوازنده متفاوت مي‌تواند باشد. در تك‌ريز نيز تعداد نت‌هاي بخش ريز حساب‌شده و در عين حال بر اساس سرعت قطعه مي‏تواند متفاوت باشد. در زير شيوة اجراي انواع تك‌ريز را مشاهده مي‏كنيد.
 

 همان‌طور كه ملاحظه مي‌كنيد در نمونه‌هاي فوق همه‌ جا تعداد ”راست‌و‌چپ‌”هاي ريز فرد است، اين امر مربوط به زماني است كه نتِ پس از تك‌ريز با مضراب راست نواخته شود و از اين رو لازم است مضراب آخرِ ريز چپ باشد. بديهي است در صورتي كه مضراب بعدي چپ باشد تعداد نت‌هاي بخشِ ريز زوج بوده و با مضراب راست پايان مي‌يابد. در بارة تعداد مضراب‌هاي بخش ريز در نمونه‌هاي قبل به توضيحات زير توجه كنيد: در نمونة الف) بخش ريز تشكيل شده است از سه مضرابِ “چپ راست چپ” كه آن را “تك‌ريزِ كوتاه” مي‌ناميم و در مدخل بعدي به‌عنوان تكنيكي مستقل بيشتر در بارة آن صحبت خواهيم كرد. تك‌ريز به صورتي كه در نمونة ب) نمايش داده شده است در موسيقي ما كمتر اجرا مي‏شود و حسين عليزاده در نوار تركمن از اين مضراب بسيار استفاده كرده است. در پيش‌درآمد‏ها و قطعات ضربيِ سنگين بيشتر از تك‌ريزي كه در نمونة ج) آمده استفاده مي‌شود ( اعداد 9 و 11 و … تعداد مضراب‌هاي ريز را نشان مي‌دهد). گفتيم كه ممكن است كه در اجراي اين تكنيك‏ نزد نوازندگان مختلف براساس سليقة هريك فاصلة تكِ اول با بخش ريز بسيار شده و مضراب‏هاي ريز فشرده‏تر گردد، اما تعداد آنها همين است كه نوشته شده است. اين علامت اولين بار توسط حسين عليزاده در قطعة شور‏انگيز از كتاب ده قطعه براي تار (1) مورد استفاده قرار گرفت. نشانة تك‌ريز روي نت مورد نظر و در بالاي حامل قرار مي‌گيرد. لازم به ذكر است كه در موسيقي ايراني مضرابِ ريز به‌ندرت به‌كار مي‏رود و تكنيك اصلي در اين موسيقي اساساً تك‌ريز است.

image تك‌ريز كوتاه  

 اين تكنيك در واقع نوع خاصي از تك‌ريز است، بدين مفهوم كه مضراب‌هاي بخش ريز همان‌طور كه در نمونة الف) از شكل قبلي نمايش داده شده است تشكيل شده است از سه مضراب كه كمترين تعداد ممكن مضراب‌هايي است كه بخش ريز مي‌تواند داشته باشد، از همين رو نيز آن ‌را تك‌ريزِ كوتاه ناميديم:

لازم به ذكر است كه سه مضراب ريز در اين تكنيك اغلب به‌صورت نت‌هاي زينت اجرا مي‌شوند، يعني درست پيش از نت بعدي و در كوتاه‌ترين زمان ممكن اجرا مي‌شوند، مانند نمونة زير (البته در سرعت بالا ديرند سه‌ نت زينت در نمونة زير عملاً به ديرند نمونة قبلي، يعني تريوله، نزديك مي‌شود):
 

 imageدُرّاب

نوعي زينتِ آچياكاتورايِ دوتايي است و با مضراب يا آرشة “راست چپ راست” ( ) اجرا مي‌شود. نكتة مهم در مورد دُراب اين است كه نت سوم، نتِ اصلي بوده و دو نت ابتدايي از زمان نت قبلي استفاده مي‏كنند و فقط نت سوم (اصلي) در واقع جزء ضرب محسوب مي‏شود. نيز نتِ اصلي از دو نت قبلي قوي‏تر بوده و داراي تأكيد قابل توجهي است. در شكل زير شيوة نگارش (به دو صورت امروزي و قديمي) و اجراي دُراب نمايش داده شده است:
 

image دُرّاب روي يك نت:

دُراب روي يك نت نوعِ اصلي دُراب است و به‌طور طبيعي وقتي صحبت از دُراب مي‌شود منظور همين نوع از دُراب است
 

image دُرّاب روي دو نت:

 در اين نوع، دُراب شامل دو نت متفاوت است. مانند نمونه‌هاي زير:  

 image دُرّاب روي سه نت:

در اين نوع، دُراب از سه نت متفاوت تشكيل شده است. اين نوع دُراب مي‌تواند شامل نمونه‌هاي متنوعي باشد كه در شكل زير برخي نمونه‌هاي آن نمايش داده شده است

 بديهي است براي نمايش “دُراب روي دو نت” و “دُراب روي سه نت” نمي‌توان از نشانة دُرّاب استفاده نمود و لازم است شيوة اجرا دقيقاً ثبت گردد

imageشلال

شلال يكي از تكنيكهاي مربوط به آرتيكولاسيون است كه حالت ويژه‌اي به اجراي دو نتِ هم‏ديرند (مثلاً دو چنگ) مي‏دهد. نحوة اجراي آن به اين ترتيب است كه نتِ اول تبديل به سه نت به‌صورت تريوله شده و نتِ دوم نيز با مضرابِ چپِ مؤكد اجرا مي‌شود، در نتيجه شنونده دو نت چنگ را كه به‌طور ساده به شكل زير نوشته مي‌شود

 عملاً به صورت زير مي‏شنود

 در برخي موارد نيز ممكن است سه نت اول شلال با هم متفاوت باشد كه در اين صورت لازم است دقيقاً شيوة اجرا ثبت شود مانند نمونه‏ هاي زير

 گاهي نيز مضراب اول شلال به همة سيم‏هاي دست باز از بم به پايين و مضرابِ آخرِ آن از پايين به بم برخورد مي‌كند و با تأكيد اجرا مي‌شوند. مانند نمونة زير

 در برخي از آثار محمدرضا لطفي و قدما مضراب چهارم شلال به صورت نت مضاعف به فاصله‌هاي مختلف اجرا مي‌شود. براي مثال به نمونة زير توجه كنيد

تكيهimage

يكي از متداول‌ترين تكنيكهايي است كه در كلية سازها و آواز ايراني به‌كار مي‌رود و در واقع نوعي زينت آچياكاتورا محسوب مي‌شود و ساده‏ترين تعريف آن اين است كه تكيه اشاره‏اي است به فاصلة دوم يا سومِ نتِ مورد نظر كه به صورت لگاتو پس از نت اصلي و كمي پيش از نت بعدي اجرا مي‌شود. امروزه بيشتر نشانة تكيه را در طرف سرِ نت و بين نت اصلي و نت بعدي آن قرار مي‌دهند، در حالي كه در گذشته آن را در بالاي حامل و روي نت مورد نظر قرار مي‌دادند. بعدها نشانة تكيه را در طرف سر نت (چه بالا و چه پايين حامل) و درست در مقابل آن (مانند شكل زير) قرار مي‌دادند. در شكل زير نگارش جديد تكيه نيز نمايش داده شده است

امروزه نشانة تكيه همواره در طرف سر نت قرار گرفته و شيوة اجراي آن در اصل چنين است

 لازم به ذكر است كه تكيه انواع گوناگون دارد و بسته به سبك و سليقة نوازنده ممكن است از دو جنبة زمان اجرا و يا ارتفاع آن نسبت به نت اصلي متفاوت باشد

 

 

كَندَن image

 در سازهاي زهي‌- مضرابي مانند تار و سه‌تار صداي نت به سه طريق مي‏تواند توليد شود: نخست به وسيلة مضراب كه متداول‌ترين و اصلي‌ترين صورت ممكن است؛ دوم با گذاشتن يا برداشتن يا كشيدن يكي از انگشتان دست چپ و فشردن سيم روي دستة ساز و پردة مورد نظر كه در اين صورت بخشي از صداي حاصل از برخوردِ انگشتان به سيم به‌وجود آمده و بخش ديگر تداوم ارتعاشات قبلي سيم است؛ سوم استفاده از انگشتان دست چپ به‌جاي مضراب و كندنِ سيم. در نمونة الف) شكل زير، خط منحني يا لگاتو كه در زير دو نت قرار گرفته نشان مي‌دهد كه نوازنده بايد صداي نت اول را با مضراب و صداي نت دوم را با گذاشتن انگشت دوم روي پردة مورد نظر ايجاد نمايد. در نمونة ب) شكل زير، نت اول با مضراب و نت دوم با كشيدن انگشت اول به‌عقب و به‌ سمت نت فا توليد مي‌شود (به شمارة انگشت‌گذاري توجه كنيد

 لازم به توضيح است كه در نمونة الف) از شكل فوق ممكن است نت اول را با انگشت دوم و نت دوم را با انگشت سوم اجرا نمائيم

 

 چپْ‌تريلimage

 اين تكنيك يعني اجراي يك مضراب چپ مؤكد و سپس با كمي تأخير اجراي تريل. پس مي‌توان چپ‌تريل را به اين ترتيب تعريف نمود كه تريلي است كه پيش از اجراي آن يك مضراب چپِ مؤكد اجرا مي‌شود

 در قطعات ضربي با تمپوي سريع، مانند چهارمضراب‌ها، چپْ‌تريل به‌صورت زير اجرا مي‌شود

 لگاتو با مضراب راست image

 لگاتو با مضراب چپimage

 لگاتو با تكنيك ريزimage

 آشنايي با چند اصطلاح موسيقاييِ بين‌الملليimage

 تِم يا سوژهimage

به يك ايدة موسيقايي، معمولاً يك ملودي، كه پايه يا نقطة آغاز يك اثر يا بخش بزرگي از آن را شكل مي‌دهد تِم مي گويند. دو اصطلاح تم و سوژه گاهي به‌جاي يكديگر بكار مي‌روند. بنابراين اگر چه تِم يك ملودي است، اما معمولاً به يك ملودي مهم در اثر موسيقايي تم گفته مي‌شود

 موتيفimage

 يك ايدة موسيقايي ريتميك و يا ملوديك كوتاه كه به اندازة كافي واضح باشد به‌طوري كه شخصيتش پس از تزئين، تغيير مد، يا تركيب با مواد ديگر همچنان قابل شناسايي بوده و به‌عنوان عامل پايه‌اي يك بافتِ پيچيده يا حتي يك اثر كامل موسيقايي مورد استفاده قرار گيرد. كاربرد اين اصطلاح تا حدودي انعطاف پذير است اما معمولاً اشاره به چيزي كمتر از يك جمله ( Phrase) دارد. يك موتيف ممكن است فقط از دو نت تشكيل شده باشد، يا ممكن است آن‌قدر طولاني باشدكه شامل عناصر كوچكتري هم باشد، كه آنها را نيز مي‌توان موتيف يا شايد سلول بناميم

 زنجيره يا سكانسimage

 تكرار يك جملة ملوديك با شروع از نتي ديگر به‌طوري كه توا‏لي نت‌ها و ريتم عيناً مانند جملة اوليه باشد. براي مثال در نمونة (الف از شكل بعد جمله‌اي را مشاهده مي‌كنيد كه در نمونة (ب با شروع از يك نت بالاتر و در نمونة (ج با شروع از پنج نت بالاتر تكرار شده است. هر يك از اين نمونه‌ها را زنجيرة نمونة (الف مي‌ناميم. در زنجيره اغلب از نت‌هاي ديا‏تونيك گام يا مقامِ مورد نظر استفاده مي‌شود. اما گاهي نيز ممكن است برخي نت‌هاي دياتونيك آلتره شوند

 آشنايي با چند اصطلاح موسيقي ايرانيimage

نت ايستimage

نتي است كه تمام نت‏هاي دانگ يا “تركيب دانگ‌ها” تمايل به جذب شدن و حركت به‌سوي آن دارند. نت ايست نت كليدي و مسلط دانگ محسوب شده و توقف روي آن احساس پايداري و ثبات و خاتمة جمله را در شنونده به‌وجود مي‌آورد. قبلاً گفتيم كه نت ايست مي‌تواند درجة اول يا چهارم هر دانگ باشد. بنابراين در انواع تركيب‌ دانگ‌ها (متصل، منفصل، و متداخل)، چون بيش از يك دانگ حضور دارد، بيش از يك نت ايست مي‌تواند وجود داشته باشد. گوشه‌هاي هر دستگاه يا آواز، شامل تركيبهاي گوناگون دانگ‌هاي مختلف است، در نتيجه هر دستگاه يا آواز در هر گوشه مي‌تواند داراي “ايست”‌هاي متفاوتي باشد، اما وقتي از نت‌ايستِ يك دستگاه يا آواز صحبت مي‌كنيم منظور نت ايستِ گوشة درآمدِ آن مي‌باشد. به همين دليل هم قبلاً گفتيم كه دستگاهها و آوازها را براساس نت ايست انها در گوشة درآمد نام‌گذاري مي‌كنيم. براي مثال ايست “ماهور دو”، نت “دو” است. لازم به ذكر است كه نتي كه يك گوشه با آن خاتمه مي‌يابد حتماً نت ايست مي‌باشد، اما ممكن است اين نت با نت ايست اصلي ( ايست درآمد دستگاه يا آواز مورد نظر) متفاوت باشد. در اين صورت اطلاق اصطلاح “نت خاتمه” كه برخي موسيقي‌دانان براي چنين نتي پيشنهاد داده‌اند صحيح به نظر نمي‌رسد زيرا بديهي است نتي كه گوشه با آن خاتمه مي‌يابد نمي‌تواند نتي جز نت ايست باشد

 

فصل ادامه دارد......